نازنین پسر

ای نازنین پسر تو چه مذهب گرفته ای

نازنین پسر

ای نازنین پسر تو چه مذهب گرفته ای

دوستی؟!!!

 

 

مقدمه: 

در باب دوستی، حرف زیادی برای گفتن وجود دارد ولیکن سوالی که برایم مطرح بود و مرا وا داشت که این مطلب را بنویسم این بود که 

آیا برای ما مهم است که دوستمان کیست؟  

دل نوشت: 

در جهان هستی انسان هایی با افکار و اعتقادات گوناگون و در برخی موارد متضاد با هم وجود دارند.  

حال اینکه دوست انسان باید کسی باشد که بتواند برای او درد دل کند، در سختی ها همراهش باشد و در خوشی ها هم او را شریک کند. 

در نتیجه به نظر می رسد که دو دوست باید حداقل در اصول زندگی کردن، مثل زبان، فرهنگ، دین و اعتقادات و ... یکسان باشند تا بتوانند یکدیگر را درک نمایند. 

اگر نیک بنگریم می توانیم دوستی هایمان را با اعضای خانواده خود شروع کنیم که بهترین نوع دوستی است. 

مشکل اصلی جوانان نسل ما، این است که نمی توانند با خانواده ی خود ارتباط مناسب برقرار کنند (شاید به دلیل غرور جوانی و حس برتری خود نسبت به آنان )، به دنبال دوستی های خارج از حیطه خانواده می روند که در اغلب موارد این دوستی ها به ضرر فرد می باشد.  

طرح سوال: 

آیا صحیح است که خانواده ها بر دوستی های فرزندانشان کنترل داشته باشند؟ 

به نظر شما آیا دوستی با جنس مخالف صحیح است ؟ و اصلا این دوستی چگونه می تواند باشد؟ ( نوع رفتار ها )

( البته این نوع دوستی زاده ی فرهنگ کشورهای غربی است که متاسفانه با اینکه در دین ما یک نوع ناهنجاری به حساب می آید، هم اکنون در جامعه ما خود را به صورت یک هنجار نمایان کرده است. )  

 


 پ ن نازنین پسر: 

۱- با سلام 

منتظر نظرات ارزشمند شما هستم 

۲- می دانم این مطلب نواقص زیادی دارد که امیدوارم با نظرات سازنده ی شما کامل شود.

در مورد ازدواج (۱)

 

 

دل نوشت:

گاهی اوقات، مایی که ادعای مسلمانیمان گوش فلک را کر کرده است، کارهایی می کنیم که کاملا متضاد با سیره و رفتار پیامبر و امامان است. 

یک نمونه از این موارد این است که خانواده ها امر مقدس ازدواج را با سخت گیری های بسیار به انجام می رسانند یا در بعضی موارد باعث جلوگیری از ازدواج می شوند. 

من نمی خواهم بگویم که برای ازدواج داشتن شرایط مالی ملاک نیست بلکه حرفم این است که چرا ما توقعاتمان را کم نمی کنیم. 

بعضی ها احساس می کنند، فرزندشان هنگام ازدواج همه چیز باید داشته باشد و مراسم عقد و عروسی باید به بهترین شکل برگزار شود.

 

طرح سوال:

آیا بهتر نیست رسم و رسوم ها و باورهای غلط و غیر اسلامی خود را رها کرده و با توجه به رضای خدا و توجه به احادیث و سیره پیامبر و امامان این امر را برای جوانان ساده تر کنیم؟ 

 

این مطلب ادامه دارد ... 


پ ن نازنین پسر:  

۱- با سلام  

منتظر نظرات شما در مورد این مطلب هستم 

۲- نیمه شعبان بر شما عاشقان مبارک. 

 

 

فاصلــــــه ها

  

 

مقدمــــــه: 

همان طور که می دانید٬ سریال نسبتاً خوب فاصله ها از شبکه ۳ در حال پخش است. اما حرف من در مورد پیام این سریال است یعنی فاصله بین والدین و فرزندان  

 

دل نوشـت: 

در اینجا می خواهم به یکی از عوامل موثر در ایجاد فاصله ی بین والدین و فرزندان اشاره کنم. 

شاید دیده باشید یا حتی در خانواده خودتان اینگونه باشد که فضای خانه در حضور پدر و مادر٬ فضایی بسته٬ سنگین و به دور از آزاد اندیشی است.   

یعنی پدر و مادر اجازه ی بحث و گفتگو و اظهار نظر فرزندان را نمی دهند. مخصوصا در مسائل اعتقادی که مشاهده می شود فرزندان خانواده های مذهبی در برخی موارد حتی خدا را هم قبول ندارند.     

در خیلی از موارد والدین بویژه پدر ها وقتی برای گفتگو با فرزندانشان اختصاص نمی دهند و همین باعث می شود که جوانان الگویشان را از افراد بیرون از حیطه ی خانواده انتخاب کنند که در اکثر موارد بدلیل عدم تجربه باعث انحراف جوانان از مسیر درست می شود. 

 

حال بیائیم بیاندیشیــــم: 

آیا این شیوه ی تربیت فرزندان در درگاه خداوند مورد پسند است؟  

آیا در احادیث و روایات اسلامی به تربیت صحیح تاکید نشده است؟ 

  


پ ن نازنین پسر: 

با سلام خدمت دوستان گرامی 

پس از مدت ها نوشتن را شروع کردم و قصد دارم وبلاگ را کاملاً به سمت موضوعات اجتماعی سوق دهم که البته یکی از موضوعات ازدواجــــــه ... 

 

راستی پیشاپیش اعیاد شعبانیه را هم به شما دوستان تبریک می گویم ...